در این گفتوگو کیانوش معتقدی (پژوهشگر و نویسنده) دربارهٔ تأثیرات باستانگرایی و چرایی و چگونگی بازیابی ایدهٔ بازگشت به مفهوم ایرانشهر در دورهٔ قاجار با پروفسور تورج دریایی (استاد تاریخ و متخصص دوره ساسانی) به تبادل نظر میپردازد.
باستانگرایی و تأثیرات آن در عصر قاجار از موضوعات مهم و ناشناختهای است که درک بهتر آن میتواند راهگشای شناخت بسیاری از مفاهیم جدید در هنر ایران تلقی گردد. خصوصاُ اینکه پرداختن به این موضوع و ارتباط آن با هنر قاجار در سالهای اخیر بسیار مغفول مانده است. حکومت قاجارها که عمدتاً تحت سیطرهٔ سلطنت طولانیمدت فتحعلیشاه (1250-1212ق/1834-1797م) و نتیجهٔ وی، ناصرالدینشاه (1313-1264ق/1896-1848م) قرار داشت، محیط سیاسی نسبتاً پایداری ایجاد کرد که برای رشد و تحول برنامههای بلندپروازانهٔ معماری و هنرهای تزئینی، مطلوب و مساعد مینمود. در این میان فتحعلیشاه با علاقهای خاص تلاش کرد تا مشروعیت حکومت خود را در پیوست تاریخی به دوران تمدنهای باشکوه کهن ایرانی پیوند بزند. چنین مفاهیمی در زمرهٔ تأثیرات چشمگیرِ بسیاری قرار دارند که به درک و فهم غنای حیات فرهنگی عصر قاجار یاری میرسانند، علیالخصوص که در هنرهای تجسمی نیز نمودار گشته باشند. ورود الهامات و القائات نو در این نوع هنرها، در نتیجهٔ ورود فناوریهای جدید و وجود گنجینهای گسترده از مواد تصویری – که همگی تحت نفوذ میراثی سرشار از سنّت دیرینه، پُرنقشونگار و تصویریِ هنرها و صنایع ایرانی بودند – امری مقدور و مهیّا به نظر میرسید. ریشهٔ چنین هنرها و صناعاتی به دوران پیش از اسلام و سلسلههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی – که از قرن ششم پیش از میلاد تا قرن هفتم میلادی سلطنت کردند – بازمیگردد. شواهد و نمونههای بازمانده از حوزهٔ ساختوساز و همچنین تصاویر اقتباسشده از میراثِ ایرانِ پیش از اسلام را حتی میتوان پیش از این، در معماری فتحعلیشاه نیز مشاهده کرد. یکی از جالبترین و ماندگارترین مصادیق موجود در این دوران، نقشبرجستههایی هستند که به تقلید از نمونههای دورهٔ پیش از اسلام بازآفرینی شدهاند. در این میان، به نظر میرسد در دوره قاجار همواره نوعی آگاهی نسبت به گذشتهٔ ساسانی ایران نیز وجود داشت. در این گفتوگو موضوع بازگشت به عناصر و مفاهیم باستانی در هنر و معماری دوره قاجار در چشماندار واکاوی ارتباط میان باستانگرایی و ملیگرایی مورد بررسی قرار گرفته است.