کتاب قصههای مشدی گلین خانم شامل 110 قصه است. حكایت جمع آوری این قصههای ایرانی، شیرین تر از برخی از خود قصههاست. لارنس پال الول ساتن، ایران شناس انگلیسی كه در سال 1943 به عنوان كارمندی از جانب رادیوی بریتانیا به ایران آمد، قصههای «مشدی گلین خانم» را جمعآوری کرد و با این کار خود، بخش بزرگی از فرهنک مردمی ایران را زنده ساخت تا آیندگان نیز بتوانند از این گنجینه فرهنگ عامه استفاده ببرند. اگر علاقه، آگاهی و همت او نبود، با مرگ قصهگوی این قصهها یعنی «مشدی گلین خانم»، این گنجینه نیز به نابودی سپرده میشد. این مرد جوان كه در آن هنگام بیش از سی سال نداشت، به عنوان كارمند شركت نفت ایران و انگلیس به ایران سفر كرد و با این سرزمین آشنا شد. از همان زمان به اهمیت این گنجینهی فرهنگی و ارزش آن پی برد و با شوق و دلسوزی فراوان در پی جمع آوری این داستانهای جذاب و دلآنگیز برآمد. او میدانست اگر دست به این کار نزند این منبع باارزش فرهنگی با مرگ «مشدی گلین خانم» که در آن زمان بیش از هفتاد سال داشت، نابود خواهد شد. پس دست به کار بزرگی زد. کاری که بقیه عمر او را با عشق و علاقه به خود اختصاص داد و حتی به عنوان شرقشناس، به استادی دانشگاه «ادینبرا» در اسكاتلند رسانید. الول ساتن كمی پس از ورود به ایران با یك روزنامه نگار ایرانی با نام «علی جواهركلام» دیپلمات و روزنامهنگار آشنا شد که بعدها در شمار دوستان نزدیک او در آمد و آشنایی «گلین خانم» با «الول ساتن» نیز از طریق او انجام گردید. «جواهرکلام» مدتی مسئولیت سفارت ایران در شوروی را به عهده داشت و زبانهای انگلیسی و روسی را به خوبی میدانست و در این زمان مدیر روزنامهی «هور» بود. وی که پسرعموی همسر دوم «گلین خانم» بود، اغلب برای قصهگویی، او را به منزل خود در خیابان «اکباتان» میبرد و «الول ساتن» در یک میهمانی در خانهی او با «گلین خانم» آشنا شد. قصه گوی سالخورده، که این مرد انگلیسی زبان را بسیار کم حرف یافت، شروع به گفتن داستانهایی کرد که مرد انگلیسی را شیفته قصهگویی و داستانهای ایرانی ساخت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.