بانگ نی در قالب یک مثنوی از ه. ا. سایه است و نام کتاب برگرفته از مقالهای منظوم در قالب مثنوی است که در این کتاب منتشر شدهاست. شروع سرایش شعر ۱۳۴۰ است و به تدریج در دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ سروده و در طول چند دهه تکمیل شدهاست. بخشهایی از آن توسط شاعر و به مناسبتهای مختلف منتشر شده بود.
آنچه بانگ نی را یکباره از مثنوی معنوی و دیگر مثنویهای بزرگ زبان پارسی جدا میکند، دگرسانی بنیادین اندیشه است. سایه بر پایهٔ دانش و آگاهی انسان امروز، یک مثنوی نو پدیدآورده با نگاهی به رویدادهای امروزی و رنجها و آرمانهای آدمی که در اکنون میزید و به آینده چشم دارد. مثنوی بانگ نی در موسیقی ایرانی نیز شعری شناخته شدهاست. نخستینبار محمدرضا شجریان این اثر را در مایه بیات ترک خواند. پساز او محمدرضا لطفی آن را در مایه شوشتری در چاووش با صدای شهرام ناظری استفاده کرد. ناظری یک بار هم این مثنوی را در ماهور با آهنگسازی لطفی خواند. کتاب ارزشمند یک مثنوی بلند است که سایه آن را در طول چندین دهه تکمیل کرده است. این کتاب با چاپ بسیار پیچیده در قالب یک کار نفیس و ارزشمند منتشر شده است. همچنین با مطالعه کتاب متوجه خواهید شد که این مثنوی از پیوستگی ساختاری و معنایی بسیار خوبی برخوردار است.
مثنوی بانگ نی چنین آغاز میشود:
باز بانگی از نیستان میرسد | غم به دادِ غمپرستان میرسد | |
بشنوید این شرح هجران، بشنوید | با نیِ نالنده همدستان شوید | |
بیشما این نای نالان بینواست | این نواها از نفسهای شماست | |
آن نفس کآتش برانگیزد ز آب | آن نفس کآتش از و آمد به تاب | |
آن نفس کز این شبِ نومیدوار | برگشاید خنده خورشیدوار | |
آن نفس کز شوقِ شورانگیزِ وی | بردمد از جانِ نی صدهای و هی… | |
نی مدد میخواهد از ما ای نفس | هان به فریادِ دلِ تنگش برس | |
سالها ناگفته ماند این شرح درد | دردمندی خوش نفس سر برنکرد… |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.