راندهشده، نویسنده: پگاه خدادی، ۲۵۶ص، ۱۴۰۲، نشر خانه فرهنگ و هنر مان
کتاب راندهشده، اثر پگاه خدادی، یکی از تازهترین آثار تألیفی در ژانر «فانتزی» است. کتاب راندهشده که با برداشتی آزاد از اساطیر ایران نوشته شده، از چشماندازی نو قصه و تاریخی کهن را روایت میکند، از این رو هم آشنا و هم جدید است. «راندهشده» در جهانی میگذرد که هنوز شاهان اسطورهای بر آن فرمان میرانند، دیوها به سروری اهریمن بر آن میتازند و در این میان نگهبانانی از نژاد انسان، برای زنده نگه داشتن «فرّ»، این روشنی بیپایان میکوشند تا به سلطهی تاریکی در جهان پایان دهند. قصهها از قدیم این ویژگی را داشتهاند که ما را به سفر در قلمرو خیال ببرند. در این میان هیچ ژانری به اندازهی «فانتزی» قوهی تخیل خواننده را شکوفا نمیکند. «فانتزی» میتواند دروازهی جهانهای تازهای را به روی ما بگشاید، سوار بر اژدهایان ما را به سفر در آسمان رؤیا ببرد و پس از گذر از رود خروشان ماجراهای هیجانانگیز، ما را به سلامت بر ساحل اقیانوس خیال بنشاند. در سالهای اخیر توجه به ادبیات «گمانهزن»، بهخصوص ژانر «فانتزی» به دلیل جذابیت داستانی میان خوانندگان رواج بسیار پیدا کرده و جای خوشحالیست که کتابهای نویسندگان ایرانی هم در کنار آثار ترجمه مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. قصههایی که با در نظر گرفتن عنصر خیال، با پرداختن به روایات، افسانهها، و اساطیر ایرانی، برای آشنا کردن نسل جدید خوانندگان با تاریخ و فرهنگ ایرانزمین میکوشند. شما امروز در هر گروه سنیای که باشید، میتوانید کتاب «فانتزی» مورد علاقهی خود را از میان صدها عنوان کتاب ترجمه و تألیفی پیدا کنید.
آیرین، نگهبان آتش، که خانهاش را ترک کرده و به سرزمین دشمن پناهنده شده، میبایست پیش از آنکه دیر شود اعتماد پادشاه را به خود جلب کند. او با ترک سرزمینش خوآنیرا، و پشت کردن به نگهبانان دیگر، پلهای پشت سرش را خراب کرده و راهی برای بازگشت نمیبیند، پس چارهای ندارد جز اینکه با رازهای پنهانش در تورا، کشوری غریب برای خود خانهای بسازد. آیرین نه تنها میبایست راهی برای مخفی ماندن از چشم تعقیبکنندگانش پیدا کند، بلکه میبایست میان قومی وحشی که او را غریبهای خطرناک میدانند زنده بماند. اما دوستی با دشمن، آن هم در سرزمینی پرخطر که دیوها و هیولاهای مرگبار در همه حال به آن حمله میکنند کار آسانی نیست. نه کسی اجازۀ ورود به تورا را دارد نه کسی میتواند از آن خارج شود، با این حال به نظر میآید که افرادی بهطور اسرارآمیز بین مرز دو کشور در حرکتاند. وقتی تنها کسانی که او در این مکان غریب دوست خود میداند به دردسر میافتند، آیرین میبایست تصمیم دشواری بگیرد: سرش را پایین بیندازد و کاری به کار آنها نداشته باشد، یا اینکه امنیت خود را برای کمک به آنها به خطر بیندازد.